معنی سفر جستن - جستجوی لغت در جدول جو
سفر جستن
به مسافرت رفتن به سفر شدن
به مسافرت رفتن به سفر شدن
تصویر سفر جستن
فرهنگ لغت هوشیار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر خبر جستن
خبر جستن
کسب خبر کردن، جویای خبر شدن
کسب خبر کردن، جویای خبر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر فرو جستن
فرو جستن
فُرو جَستَن
جستن، جهیدن، به پایین جستن
جستن، جهیدن، به پایین جستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر فرو جستن
فرو جستن
پایین جستن پایین آمدن، جستن جهیدن
پایین جستن پایین آمدن، جستن جهیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر در جستن
در جستن
جستن (به پیش) پریدن، حمله کردن
جستن (به پیش) پریدن، حمله کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر بر جستن
بر جستن
بَر جَستَن
جهیدن، پریدن
جهیدن، پریدن
فرهنگ فارسی عمید